[checklist]برگردان : شادیار عمرانی[/checklist]
همه ی ما گاهی شاد و گاهی غمگین می شویم. اما در مورد اختلال دوقطبی، این نوسان بسیار شدید است. علایم اختلال دوقطبی می تواند به کار و راندمان شما در مدرسه آسیب رساند، به روابط شما ضربه بزند و روزمرگی شما را مختل کند. گرچه امکان درمان وجود دارد، اغلب افراد علائم اولیه ی آن را تشخیص نمی دهند تا درخواست کمک کنند. از آن جایی که —دوقطبی با گذشت زمان بدتر می شود شناخت علائم آن مهم است. اولین قدم برای بهبود، تشخیص مشکل است.
اختلال دو قطبی چیست؟
اختلال دوقطبی که به دیپرشن مانیک هم معروف است موجب تغییرات در حالات، انرژی، فکر، و رفتار از اوج مانیا در یک سوی نهایت تا حضیض دیپرشن در سوی دیگر این بردار می شود. سیکل های — دوقطبی، بیش از یک نوسان از حال خوب به بد است و می تواند روزها، هفته ها، یا ماهها به طول بیانجامد. همچنین بر خلاف نوسانات روحی، حالات روحی در — دو قطبی آنچنان شدید تغییر می کند که توانایی عملکرد افراد را نیز مختل می کند.
در دوران مانیا، فرد ممکن است به طور عجولانه از کار خود استعفا دهد، از کارت اعتباری خود به مقدار بسیار زیادی برداشت کند، و یا پس از تنها دو ساعت استراحت احساس کند که دیگر خسته نیست. در دوران دیپرشن، همین فرد ممکن است آنقدر احساس خستگی کند که نتواند از رختخواب برخیزد و به خاطر بیکاری و مقروضی به شدت خود را سرزنش کند .
دلایل اختلال دوقطبی تماما شناخته شده نیستند اما غالبا در بین افراد یک خانواده مشاهده می شود. در اولین دوره ی مانیک و دیپرشن اختلال دو قطبی معمولا در دوران نوجوانی یا عنفوان جوانی دیده می شود. علائم آن می تواند مبهم و گیج کننده باشد، در نتیجه بسیاری از مبتلایان به اختلال دوقطبی یا نادیده انگاشته میشوند و یا بیماریشان اشتباه تشخیص داده می شود که این خود باعث می شود که بیشتر رنج ببرند. اما با درمان و حمایت مناسب فرد می تواند زندگی غنی و موفقی را هدایتگر شود.
باورهای غلط و حقایقی درباره اختلال دوقطبی
باور غلط: بهبود مبتلایان به اختلال دوقطبی و داشتن یک زندگی طبیعی برای آنها امکانپذیر نیست.
حقیقت: بسیاری از کسانی که دچار اختلال دوقطبی هستند در حرفه شان موفق و در زندگی خانوادگی خوشبخت اند و روابط رضایت بخشی دارند.گرچه زندگی با فردی که دچار اختلال دوقطبی است چالش برانگیز است اما با درمان، بکارگیری مهارتهای انطباق سالم، و نظام حمایتی کامل فرد می تواند با مدیریت علائم خود کاملا زندگی کند.
باور غلط: افراد مبتلا به اختلال دو قطبی دائماً بین دو حالت مانیا و دیپرشن در نوساناند.
حقیقت: برخی از افراد بین دو سمت مفرط مانیا و دیپرشن نوسان دارند، اما اکثرا بیش از آنکه حالت مانیا داشته باشند، دیپرس هستند. مانیا می تواند همچنین آنقدر خفیف باشد که تشخیص داده نشود. افراد مبتلا به اختلال دو قطبی می توانند بی هیچ علائمی به اتساعهای طولانی کشیده شوند.
باور غلط: اختلال دو قطبی تنها حالات روحی و خُلقی را تحت تاثیر قرار می دهد.
حقیقت: اختلال دوقطبی همچنان می تواند سطح انرژی فرد، قضاوت او، حافظه ، تمرکز، اشتها، عادات خواب، تمایلات جنسی، و عزت نفس فرد را متاثر کند. به علاوه به اضطراب، سوء مصرف مواد، و مشکلات جسمی مانند دیابت، بیماریهای قلبی، میگرن، و فشار خون بالا مرتبط است.
باور غلط: به جز درمان دارویی راه دیگری برای کنترل اختلال دو قطبی نیست.
حقیقت: در حالی که درمان دارویی پایه درمان اختلال دوقطبی است، تراپی و استراتژیهای خودیاری نیز نقش مهمی بازی می کنند. فرد می تواند علائم خود را با نرمشهای مرتب، خواب به اندازه کافی، خوراک مناسب، نظارت بر حالات خود، رساندن استرس به حداقل، و در کنار کسانی که حمایت می کنند، کنترل کند.
نشانه ها و علائم اختلال دوقطبی
اختلال دو قطبی می تواند خود را در افراد مختلف بسیار متفاوت نشان دهد. علائم در الگو، شدت، و دفعات بسیار متفاوت است. بعضی از افراد به یکی از جهات مانیا یا دیپرشن مستعدتر اند، در حالی که افراد دیگر در بین این دو فاز به طور یکسان نوسان دارند. برخی دفعات بیشتری دچار اختلال حالات و خُلق می شوند، در حالی که اشخاص دیگر تنها معدود دفعاتی در زندگی چنین نوسانی را تجربه می کنند. چهار نوع فاز خُلقی در اختلال دوقطبی وجود دارد: مانیا (شیدایی)، هایپومانیا (شیدایی خفیف)، دیپرشن، و فاز مختلط. هر نوع از فاز خلقی در اختلال دوقطبی علائم خاص خود را دارد.
در حالی که شیدایی در ابتدا احساس خوشی است، می تواند از کنترل خارج شود. افراد عموما در فاز مانیا بی پروا رفتار می کنند. مثلا: بر سر قمار تمام پس انداز خود را از دست می دهند، درگیر فعالیت های جنسی نامناسب می شوند، یا سرمایه گذاریهای تجاری احمقانه می کنند. ممکن است عصبانی ، تحریک پذیر و پرخاشگر شوند، اگر دیگران با برنامه های آنها همراه نشوند دعوا و کتک کاری راه بیندازند و هر کسی که از رفتار آنها انتقاد کند مقصر بدانند. بعضی افراد حتی متوهم می شوند و صداهایی می شوند.
علائم شیدیایی خفیف
شیدایی خفیف به اندازه شیدایی شدید نیست. افراد در حالت شیدایی خفیف احساس سرخوشی، انرژی، و سازندگی می کنند. اما می توانند به زندگی روزمره خود ادامه داده و هرگز ارتباط خود را از دنیای واقع از دست نمی دهند. افرادی که در شیدایی خفیف هستند ممکن است به نظر دیگران افرادی به طوری غیر معمول سرخوش و شاد آیند. با این حال شیدایی خفیف ممکن است به تصمیماتی بدی بینجامد که به روابط ، کار، و محبوبیت صدمه بزند. به علاوه شیدایی خفیف عموما در حد شیدایی شدید پیش می رود و فاز دیپرشن ماژور را به همراه دارد.
علائم و نشانه های شایع شیدایی عبارتند از:
- احساس غیر معمول “سرخوشی” و خوش بینی یا فوق العاده تحریک پذیر
- باورهای غیر واقعی و بزرگنمایی شده از تواناییها و قدرت خود
- با وجود کم خوابی احساس انرژی فوق العاده داشتن
- تند صحبت کردن تا حدی که دیگران نتوانند حرف فرد را متوجه شوند
- پرش فکر و به سرعت از یک ایده به ایده دیگری پریدن
- عدم توان تمرکز و حواس پرتی زیاد
- اختلال در قضاوت و رفتارهای آنی
- رفتارهای بی پروا بدون اندیشیدن به عاقبت آنها
- هذیانها و توهمات (در موارد شدید)
علائم و نشانه های افسردگی دو قطبی
در گذشته افسردگی دوقطبی با افسردگی معمول یکی انگاشته می شد. اما یک سری از تحقیقات نشان می دهد که تفاوتهای مهمی بین این دو وجود دارد، به خصوص وقتی که نیاز به درمان باشد. داروهای ضد افسردگی به اکثر افرادی که دچار افسردگی دو قطبی هستند کمکی نمی کند. در واقع این خطر وجود دارد داروهای ضد افسردگی باعث وخیم تر شدن اختلال دو قطبی شود و حالت شیدایی یا شیدایی خفیف را تشدید کرده باعث نوسان شدید سیکل این دو حالت روحی شود و یا در داروهای دیگر برای ثبات حالت روحی اختلال ایجاد کند.
با وجود شباهتهای بسیار، برخی علائم در افسردگی دو قطبی شایع تر از افسردگی معمول است. مثلا، در افسردگی دو قطبی تحریک پذیری، حس گناه، نوسانات روحیات غیرقابل پیش بینی، و بیقراری بیشتر دیده می شود. افراد دچار به افسردگی دوقطبی همچنین آرامتر حرکت و صحبت می کنند، زیاد می خوابند، و وزن اضافه می کنند. به علاوه، بیشتر ممکن است بیماری شان به افسردگی روانی پیشرفت کند _ وضعیتی که در آن ارتباط خودد را با واقعیت از دست می دهند_ و ناتوانی جدی در انجام کارها و کارکردهای اجتماعی را تجربه کنند.
علائم شایع افسردگی دو قطبی عبارتند از:
- احساس ناامیدی، غم و تهی بودن
- تحریک پذیری
- ناتوانی در تجربه لذت
- خستگی یا از دست دادن انرژی
- کندی جسمی و ذهنی
- اختلالات خواب
- اختلالات تمرکز و حافظه
- احساسات بی ارزشی و گناه
- افکار مرگ و خود کشی
- تغییرات اشتها و وزن
علائم و نشانه های فاز مختلط
فاز مختلط اختلال دوقطبی علائم هر دوی شیدایی یا شیدایی خفیف و افسردگی را داراست. نشانه های شایع فاز مختلط شامل افسردگی آمیخته با اضطراب، تحریک پذیری، اضطراب، بی خوابی، حواس پرتی، و پرش ذهن است. این ترکیب انرژی بالا با روحیه پایین مخصوصا موجب به وجود آمدن خطر بالای خودکشی شود.
اَشکال مختلف اختلال دو قطبی:
- اختلال دو قطبی نوع اول (شیدایی و فاز مختلط) مانیای کلاسیک نوع افسردگی بیماری. از خصوصیات آن حداقل یک فاز شیدایی یا مختلط است. عموما، اما نه همیشه، اختلال دوقطبی نوع اول همچنین با یک فاز از افسردگی همراه است.
- اختلال دوقطبی نوع دوم. (شیدایی خفیف و افسردگی) در اختلال دوقطبی نوع دوم، شخص فاز شیدایی شدید را تجربه نمی کند. در عوض، بیماری اش با فازهایی از شیدایی خفیف و افسردگی شدید همراه است.
- سیکلوتایمیا ( شیدایی خفیف و افسردگی خفیف) سیکلوتایمیا نوع خفیفتر اختلال دوقطبی است و شامل نوسانات روحیه سیکلی می شود. با این حال، علائم آن از شیدایی شدید و دیپرشن خفیفتر است.
درمان اختلال دوقطبی
اگر علائم افسردگی دوقطبی در خود یا فرد دیگری مشاهده می کنید، منتظر کمک نمانید. با نادیده گرفتن مشکل، بیماری برطرف نمی شود. در واقع قطعا بدتر هم می شود. زندگی با اختلال دوقطبی می تواند مشکلاتی را همه چیز، از شغل شما گرفته تا روابطتان و سلامتی تان موجب شود. چنانچه مشکل را زود تشخیص داده و درمان را آغاز کنید، می توان از پیچیده شدن این بیماری جلوگیری مرد.
اگر تمایلی به بهبود ندارید زیرا از حسی که در هنگام شیدایی دارید لذت می برید، به یاد داشته باشید که انرژی و سرخوشی شما بهای هنگفتی دارد. شیدایی و شیدایی خفیف گاها مخرب می شود و به شما و دیگر اطرافیانتان آسیب می رساند.
مبانی درمان اختلال دو قطبی
- اختلال دو قطبی نیاز به درمان دراز مدت دارد. از آنجایی که اختلال دوقطبی یک بیماری مزمن است و عود می کند، مهم است که درمان حتی زمانی که بهتر شده اید ادامه یابد. بیشتر افراد مبتلا به اختلال دوقطبی برای پیشگیری از بروز فازهای جدید و عدم عود علائم باید تحت درمان دارویی قرار گیرند.
- بیش از درمان دارویی درمان بالینی می تواند موثر باشد. درمان دارویی عموما به تنهایی در کنترل علائم اختلال دوقطبی کافی نیست. موثرترین روش درمانی برای اختلال دوقطبی ترکیبی از درمان دارویی، تراپی، تغییر سبک زندگی و حمایت اجتماعی است.
- بهتر است که تحت نظر روانکاوی مجرب قرار بگیرند. اختلال دوقطبی وضعیتی پیچیده است. تشخیص آن می تواند گمره کننده بوده درمان آن دشوار باشد. روانکاوی که متخصص درمان اختلال دوقطبی باسد له فرد در شناسایی این افت و خیزهای روحی کمک کند.
خودیاری برای اختلال دو قطبی
درحالی برخورد با اختلال دوقطبی همیشه هم آسان نیست، دلیلی ندارد که بگذاریذ زندگی شما را احاطه کند. اما برای آنکه بتوانید با موفقیت اختلال دوقطبی را مدیریت کنید، باید انتخابهای هوشمندانه ای داشته باشید. سبک زندگی و عادات روزانه تان تاثیر بسزایی بر روحیه شما می گذارد. برای اینکه به خودتان کمک کنید این موارد را مطالعه کنید:
- اطلاعات کسب کنید. هر اندازه که می توانید در مورد اختلال دوقطبی بیاموزید. هر چه بیشتر بدانید بهتر می توانید در بهبود به خود کمک کنید.
- حواستان به استرس باشد. از موقیعتهای پر استرس دوری کنید، تعادل کاری سالمی را برقرار کنید و روشهای ریلکسیشنی مانند مدیتیشن، یوگا، و تنفس عمیق را امتحان کنید.
- حمایت بطلبید. مهم است که کسانی را در کنار خود داشته باشید که برای یاری خواستن و تشویق به سراغشان می روید. سعی کنید به گروهی حمایتی بپیوندید یا با دوستی قابل اعتماد صحبت کنید.
- انتخابهای سالمی داشته باشید. خواب سالم، خوراک سالم، و عادات نرمشی می تواند روحیه شما را ثبات بخشند. داشتن برنامه خواب مرتب خصوصا مهم است.
- روحیه خود را تحت نظر داشته باشید. علائم خود را شناسایی کنید و نشانه هایی که روحیه شما از کنترل خارج می شود را مراقبت کنید تا بتوانید پیش از آنکه مشکل آغاز شود جلوی آن را بگیرید.
اختلال دو قطبی و خودکشی
فاز افسردگی اختلال دو قطبی اغلب بسیار شدید است، و خودکشی یک عامل خطر عمده است. در واقع ذر افراد مبتلا به اختلال دو قطبی احتمال اقدام به خودکشی بیشتر از کسانیاست که از افسردگی مزمن رنج می برند. به علاوه ، اقدام به خودکشی در آنها کشنده تر است.
خطر خودکشی در افراد مبتلا به اختلال دوقطبی که مکررا فاز افسردگی و فاز مختلط را تجربه می کنند ،و یا سابقه مصرف الکل یا سوء مصرف مواد مخدر، سابقه خانوادگی خودکشی، یا شروع اولیه بیماری دارند حتی بالاتر است.
علائم هشدار دهنده خودکشی عبارتند از:
- صحبت کردن در مورد مرگ، خودزنی ، یا خودکشی
- احساس ناامیدی و درماندگی
- احساس بی ارزشی و یا سرباری
- اقدام بی پروا،گویی که “آرزوی مرگ” دارد
- نظم بخشیدن به امور و یا خداحافظی کردن
- به دنبال سلاح یا قرصی بودن که می تواند برای خودکشی مورد استفاده قرار گیرد
عوامل و محرکهای اختلال دوقطبی
اختلال دوقطبی هیچ دلیل واحدی ندارد. به نظر می رسد که افراد خاصی به طور ژنتیک مستعد ابتلا به اختلال دوقطبی هستند. با این حال هر کسی که به طور وراثی آسیب پذیر است به این بیماری دچار نمی شود و این بدان معناست که ژن تنها عامل نیست. بعضی از مطالعات تصویربرداری از مغز نشان می دهند که تغییرات فیزیکی در مغز افراد از دلایل ابتلا به این بیماری است. سایر پژوهشها بیانگر آن است که عدم تعادل انتقال دهنده های عصبی، عملکرد غیر طبیعی تیروئید، اختلالات ریتم شبانه روزی، و سطوح بالای هورمون استرس، کورتیزول از دیگر عوامل اند.
عوامل محیطی و روانی خارجی نیز در پیشرفت اختلال دو قطبی نقش دارند. این عوامل خارجی محرک نامیده می شود. محرکها موجب آغاز فاز جدیدی از شیدایی یا افسردگی می شوند و یا علائم موجود را وخیمتر می کنند. با این حال، بسیاری از فازهای اختلال دو قطبی بدون محرکی آشکار رخ می دهند.
استرس: وقایع استرسزای زندگی می تواند در کسی که به طور وراثی آسیب پذیر است عامل محرک اختلال دوقطبی شود. این وقایع می تواند تغییرات ناگهانی و یکباره _چه خوب، چه بد_ مانند ازدواج، دانشگاه رفتن، از دست دادن یکی از نزدیکان، اخراج شدن و یا جا به جا شدن باشد.
سوء مصرف مواد: در حالی که سوء مصرف مواد خود موجب اختلال دوقطبی نمی شود، می تواند فازی را به وجود آورد و مرحله بیماری را وخیم تر کند. مخدرهایی مانند کوکایین، اکستاسی و آمفیتامین می تواند محرک شیدایی شوند در حالی که الکل و آرام بخشها می توانند محرک افسردگی شوند.
درمان دارویی: داروهای خاصی، و مشخصا داروهای ضد افسردگی می توانند محرک شیدایی شوند. داروهای دیگری مانند قرصهای ضد سرماخوردگی رایج، قرصهای ضد اشتها، کافئین، کورتیکواستروئیدها و داروهای تیرویید می توانند مسبب شیدایی شوند.
تغییرات فصلی: فازهای شیدایی و افسردگی عموما الگویی فصلی دارند. فازهای شیدایی بیشتر در تابستان بروز می کنند و فازهای افسردگی در پاییز، زمستان و بهار شایع تر اند.
محرومیت از خواب – بیخوابی – حتا اگر به کم شدن چند ساعت از استراحت خلاصه شود می تواند مانیا را تحریک کند.